جدول جو
جدول جو

معنی کلا کلم - جستجوی لغت در جدول جو

کلا کلم
مکان مسقفی که کلیه ی ظروف و دیگ ها را پس از پایان کار در منزلگاه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کل کل
تصویر کل کل
پرگویی، پرحرفی، بحث بیهوده
کل کل کردن: پرگویی کردن و سر یکدیگر را به درد آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گل کلم
تصویر گل کلم
نوعی کلم با گل هایی به شکل تودۀ سفید اسفنجی و سفت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلب کلب
تصویر کلب کلب
سگ هار، سگ دیوانه و گزنده، کلب الکلب
فرهنگ فارسی عمید
(کُلْ)
دهی از دهستان خزل است که در بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام واقع است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(کَ لَ / لِ)
دهی از دهستان تیوند است که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(شَ لَ کَ لَ)
گوشت سپید بسیار لطیف و جنبان و بر هم افتاده بر تن زن و غیره. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(کُ کُ)
دهی از دهستان آسمان آباد است که دربخش شیروان چرداول شهرستان ایلام واقع است و 400 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(کَ کِ)
گروه های مردم. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء)
جمع واژۀ کلکل و کلکال. و رجوع به این دو کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(کُ کِ)
کلکل. مرد سبک گوشت چابک یا پست بالای درشت اندام سخت گوشت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به کلاکله شود
لغت نامه دهخدا
(کُ کِ لَ)
مؤنث کلاکل. زن سبک گوشت چابک، و زن پست بالای درشت اندام سخت گوشت. (ناظم الاطباء). مؤنث کلاکل. کلکله. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(گُ لِ کَ لَ)
معروف است و آنرا ترشی کنند و خورند
لغت نامه دهخدا
تصویری از لا کلام
تصویر لا کلام
بی سخن بی گفت و گو، بی گواه بی پروهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کل کل
تصویر کل کل
((کَ کَ))
بیهوده گویی، هرزه گویی
فرهنگ فارسی معین
۱ـ اگر خواب ببینید گل کلم می خورید، نشانه آن است که بخاطر کوتاهی در انجام وظیفه مورد سرزنش قرار خواهید گرفت.
۲ـ دیدن گل کلم در حال رشد، نشانه آن است که پس از شکست و ناکامی آینده ای درخشان خواهید داشت.
۳ـ اگر دختری در باغ، گل کلم ببیند، علامت آن است که بخاطر حرفهای پدر و مادرش ازدواج می کند، نه با اراده خود. .
فرهنگ جامع تعبیر خواب
کوشش و تقلا، بز نر جوان، بز نر یک ساله، بز اخته شده
فرهنگ گویش مازندرانی
کلاه کثیف و بویناک کچل ها
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع کلیجان رستاق شهرستان ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
گاوی که دارای شاخ های باز و بزرگ است
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان کیاکلای قائم شهر، از توابع کلارستاق واقع
فرهنگ گویش مازندرانی
لانه ی کلاغ
فرهنگ گویش مازندرانی
یکی از نهرهایی که به خلیج استرآباد می ریزد
فرهنگ گویش مازندرانی
شخم زدن و زیر و رو کردن زمین با کج بیل
فرهنگ گویش مازندرانی
کاشتن بذر به کمک دست و کج بیل، پرحرفی، سر و کله زدن، دردسر
فرهنگ گویش مازندرانی
قطعه قطعه، واژه ای برای ابراز محبت، به هنگام حمام کردن کودکان
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی واقع در منطقه ی سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
سرفه، داد و بیداد، سر و صدا کردن به هنگام حرف زدن و مشاجره
فرهنگ گویش مازندرانی